حنجور

لغت نامه دهخدا

حنجور. [ ح ُ ] ( ع اِ ) جامه دان خرد. || نوعی از شیشه که در آن ذرور نگاه دارند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || نای گلو. خشک نای. ج ، حناجر. ( منتهی الارب )( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به حنجود شود.

دانشنامه عمومی

حنجور ( به عربی: حنجور ) یک روستا در سوریه است که در ناحیه جب رمله واقع شده است. [ ۱] حنجور ۲٬۹۰۴ نفر جمعیت دارد.
عکس حنجور
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس