حنث

مثالی که برای آیه می شود ذکر کرد لاتحنث در حق نفس است مثال دزدی خانه ما را سرقت کرده است و برخی وسایل را موفق به فروش نشده است نباید در اینجا حنث کرد یعنی ملاک دادن رضایت را به آن دزد، برگرداندن همه اموال مد نظر قرار داد. در حدیث نبوی است که مومن نباید بگوید من از حق خودم نمی گذرم و کامل حق خود می گیرم.
حق تعالی درباره کسانی که در دنیا در عصیان الهی نهایت قدرت خود را استفاده کرده اند إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ یعنی کسانی که مترف در دنیا زندگی کرده اند و هر چه در دنیا از بهره مالی و قدرت و. . . داشتند با تمام قدرت آن را در راه معصیت او استفاده کرده اند و کوچکترین کار خیری از این بهره مندی شان انجام نداده اند فعل آنان را هم مصداق حنث ذکر کرده است وَکَانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِیمِ
مثال شهردار یک شهر تا می تواند از همه رشوه می گیرد. از هر ثروتمند و فقیری رشوه می گیرد. اگر این شهردار از تمام قدرت خود استفاده به نفع نفس نکند و سالی حتی یک بار یک فقیر را ملاحظه کند و بدون گرفتن رشوه به او اجازه ساخت ساز بدهد یا مبلغ جریمه کمتری از او بگیرد از مصداق حنث خارج شده است.
کسی مادر پیر خود را پنج سال سر نزند تا بمیرد و دفن اش برود در عاق والدینی مرتکب حنث شده است و بخشش خدا بر خود بسیار سخت تر نموده است. اما اگر این فرد در طول 5 سال آخر عمر مادرش، یک بار به مادرش یک زنگ بزند و حالش بپرسد از مصداق حنث در گناه عاق والدینی خارج شده است. مترفین کسانی هستند که کوچکترین کار خیر در زندگی خود ندارند و تمام امانت های الهی را با تمام قوا و وجود، در راه نافرمانی او استفاده می کنند و این همان نافرمانی با تمام قوا در اطاعت از خداوند و حنث عظیم است.