حنانک

لغت نامه دهخدا

حنانک. [ ح َ ن َ ک َ ] ( ع ، اِ فعل ) و حنانیک ، رحمت باد ترا پی درپی. || مهربانی کن بر من باربار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). حناناً بعد حنان و رحمةً بعد رحمة. ( مهذب الاسماء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس