حناق
/honnAq/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
حناق
1 - ( پزشکی ) : بیماری است که در آن فرد به تورم در ناحیه گلو میشود و گاه بقدری شدید میشود که میتواند باعث خفگی در فرد شود .
حنٌاق ممکن است به دو بخش حُن - ناق تجزیه گردد ولی مفهوم آن دقیق روشن نیست در گذشته تکیه کلام نفرین گونه مادران بود بر ضد کودکان .
... [مشاهده متن کامل]
2 - حُنّاق یا دیفتری بیماری حاد باکتریایی دستگاه تنفسی است. بیماری عفونی بسیار واگیرداری است که باعث ایجاد غشایی کاذب در حلق و حنجره می شود. از عوارض آن گلو درد، تب، سرفه، و گرفتگی صدا است و در صورت وخامت، ناراحتی های قلبی، کلیوی، و فلج دست و پا را موجب می شود. عامل دیفتری یک باکتری به نام کورینه باکتریوم دیفتری است که عموماً گلو را مبتلا می کند
مَثل
دروغ که حناق نیست در گلو گیر کنه .
1 - ( پزشکی ) : بیماری است که در آن فرد به تورم در ناحیه گلو میشود و گاه بقدری شدید میشود که میتواند باعث خفگی در فرد شود .
حنٌاق ممکن است به دو بخش حُن - ناق تجزیه گردد ولی مفهوم آن دقیق روشن نیست در گذشته تکیه کلام نفرین گونه مادران بود بر ضد کودکان .
... [مشاهده متن کامل]
2 - حُنّاق یا دیفتری بیماری حاد باکتریایی دستگاه تنفسی است. بیماری عفونی بسیار واگیرداری است که باعث ایجاد غشایی کاذب در حلق و حنجره می شود. از عوارض آن گلو درد، تب، سرفه، و گرفتگی صدا است و در صورت وخامت، ناراحتی های قلبی، کلیوی، و فلج دست و پا را موجب می شود. عامل دیفتری یک باکتری به نام کورینه باکتریوم دیفتری است که عموماً گلو را مبتلا می کند
مَثل
دروغ که حناق نیست در گلو گیر کنه .
بیسش
حُناق شکل عامیانه واژه عربی خُناق=بیماری تنفسی که سبب خفگی می شود. از فارسی خُناک. از همین ریشه: واژه اختناق. ( ویکی واژه )