حمیس

لغت نامه دهخدا

حمیس. [ ح َ ] ( ع ص ) دلاور. ( منتهی الارب ). شجاع. || شدید. ( اقرب الموارد ). || مرد سخت و درشت. ( منتهی الارب ). || تنور. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس