دیکشنری
مترجم
بپرس
حمنه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( حمنة )
حمنة. [ ح َ ن َ ] ( ع اِ ) یکی حمن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به حمن شود.
فرهنگ فارسی
یکی حمن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها