حمنان. [ ح َ ] ( ع اِ ) حمن. کنه های ریزه. ( منتهی الارب ). حمنانة یکی آن. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ). کنه خرد. ( مهذب الاسماء ). اول آن را قمقامه گویند که کنه بسیار خرد و کوچک است سپس حمنان سپس قراد سپس حلمه سپس عل و طلح. || انگوریست خرددانه در طائف. و گویند دانه های خرد میان دانه بزرگ در انگور. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).