حمله به کلانتری ۱۳ (فیلم ۱۹۷۶). یورش به کلانتری ۱۳ ( به انگلیسی: Assault on Precinct 13 ) عنوان فیلمی آمریکایی در سبک کشن و تریلر به نویسندگی و کارگردانی جان کارپنتر است. داستان فیلم برداشتی آزاد از دو فیلم شب مردگان زنده ساخته جرج. ای رومر و ریو براوو ساخته هوارد هاکس است. موسیقی این فیلم را خود جان کارپنتر ساخته است.
در یک تیراندازی که ازسویِ نیرویِ شهربانی شلیک می شود، شماری از یک گروهِ تبهکار، کشته می شوند. هم زمان که در رادیو، دربارەیِ خشونتِ افزایندەی گروه هایِ جوانان و از دست داده شدنِ شماری از جنگ افزارهایِ خودکار، گزارش داده می شود، چند تن از سرکرده هایِ گروه هایِ تبهکار، باهم دیدار می کنند که در آن، "جنگ سالاران / Warlords" آیینِ خونین "چولو / Cholo" را برگزار می کنند که به معنیِ یورشِ انتقام جویانه است.
کلانتریِ ٩، بخشِ ١٣ در ( اَندِرسُن / Anderson ) ، که یک شهرکنارِ ناآراسته یِ شهرِ ( لُس آنجِلِس ) است، با بسته شدن روبه رو شده. آن اداره، کارمندانِ کم تری دارد که پاسبان ( چِینی / Chaney ) و کارمندانِ ساده ( لِی / Leigh ) و ( جولی / Julie ) در آنجا هستند. این شامگاه، نخستین نوبتِ کاریِ ستوان ( بیشوپ / Bishop ) نیز است.
در نزدیکیِ کلانتری، یک گروهِ جوانان، از یک بستنی فروش دستبرد می زنند که سرکرده یِ گروه، بستنی فروش و دخترکی را می کُشد. پدرِ آن دختر که از خشم، از خود بی خود شده، هفت تیرِ فروشنده یِ کُشته شده را بر می دارد و گروه را دنبال می کند که سرانجام، به فردی که دخترش را کُشته بود، شلیک می کند. مرد می گریزد و وابستگانِ گروه او را دنبال می کنند که در پایانِ دنبال و گریز، مرد می تواند خود را به کلانتری ۹ برساند و رهایی یابد، ولی به خاطرِ ناتوانی و شوک زدگی، تواناییِ بیانِ آن رخداد را ندارد.
در این زمان، یک خودروِ جابه جاییِ زندانیان، به دلیلِ بیمار بودن و نیازِ آنیِ پزشکیِ یکی از زندانی ها، به آن کلانتری می رود. هنگامی که زندانی ها را به بندهایِ بازداشتگاه می برند، سرپرستِ جابه جاییِ زندانیان، ( ستارکِر / Starker ) به پزشک زنگ می زند. این گفت گویِ تلفنی، ناگهان، بریده می شود. پس از چندی، آشکار می شود که همه یِ سیم هایِ تلفن، بریده شده اند و آن کلانتری با این که در یک خیابان تااندازه ای پر از خانه، جای دارد، پیوندش با دنیای بیرون، گسسته شده. ( ستارکِر ) برآن می شود در جست وجویِ پاسگاهِ دیگری باشد. هنگامِ رهسپار شدن از پاسگاه، به اتوبوس تیراندازی می شود که ( ستارکِر ) و پاسبانانِ دیگرِ اتوبوس، کشته می شوند. ( وِلس / Wells ) ، و ( ناپُلِئون ویلسُن / Napoleon Wilson ) که یک تبهکارِ دادباخته به مرگ است، از بارانِ گلوله می گریزند و به درونِ پاسگاه برمی گردند که ستوان ( بیشوپ ) آنها را به بندهایِ خود برمی گرداند. از آنجایی که تیراندازان، جنگ افزارهایِ بدونِ صدا به کار می برند، هیچ کسی از آن رویداد، آگاه نیست.
در یک تیراندازی که ازسویِ نیرویِ شهربانی شلیک می شود، شماری از یک گروهِ تبهکار، کشته می شوند. هم زمان که در رادیو، دربارەیِ خشونتِ افزایندەی گروه هایِ جوانان و از دست داده شدنِ شماری از جنگ افزارهایِ خودکار، گزارش داده می شود، چند تن از سرکرده هایِ گروه هایِ تبهکار، باهم دیدار می کنند که در آن، "جنگ سالاران / Warlords" آیینِ خونین "چولو / Cholo" را برگزار می کنند که به معنیِ یورشِ انتقام جویانه است.
کلانتریِ ٩، بخشِ ١٣ در ( اَندِرسُن / Anderson ) ، که یک شهرکنارِ ناآراسته یِ شهرِ ( لُس آنجِلِس ) است، با بسته شدن روبه رو شده. آن اداره، کارمندانِ کم تری دارد که پاسبان ( چِینی / Chaney ) و کارمندانِ ساده ( لِی / Leigh ) و ( جولی / Julie ) در آنجا هستند. این شامگاه، نخستین نوبتِ کاریِ ستوان ( بیشوپ / Bishop ) نیز است.
در نزدیکیِ کلانتری، یک گروهِ جوانان، از یک بستنی فروش دستبرد می زنند که سرکرده یِ گروه، بستنی فروش و دخترکی را می کُشد. پدرِ آن دختر که از خشم، از خود بی خود شده، هفت تیرِ فروشنده یِ کُشته شده را بر می دارد و گروه را دنبال می کند که سرانجام، به فردی که دخترش را کُشته بود، شلیک می کند. مرد می گریزد و وابستگانِ گروه او را دنبال می کنند که در پایانِ دنبال و گریز، مرد می تواند خود را به کلانتری ۹ برساند و رهایی یابد، ولی به خاطرِ ناتوانی و شوک زدگی، تواناییِ بیانِ آن رخداد را ندارد.
در این زمان، یک خودروِ جابه جاییِ زندانیان، به دلیلِ بیمار بودن و نیازِ آنیِ پزشکیِ یکی از زندانی ها، به آن کلانتری می رود. هنگامی که زندانی ها را به بندهایِ بازداشتگاه می برند، سرپرستِ جابه جاییِ زندانیان، ( ستارکِر / Starker ) به پزشک زنگ می زند. این گفت گویِ تلفنی، ناگهان، بریده می شود. پس از چندی، آشکار می شود که همه یِ سیم هایِ تلفن، بریده شده اند و آن کلانتری با این که در یک خیابان تااندازه ای پر از خانه، جای دارد، پیوندش با دنیای بیرون، گسسته شده. ( ستارکِر ) برآن می شود در جست وجویِ پاسگاهِ دیگری باشد. هنگامِ رهسپار شدن از پاسگاه، به اتوبوس تیراندازی می شود که ( ستارکِر ) و پاسبانانِ دیگرِ اتوبوس، کشته می شوند. ( وِلس / Wells ) ، و ( ناپُلِئون ویلسُن / Napoleon Wilson ) که یک تبهکارِ دادباخته به مرگ است، از بارانِ گلوله می گریزند و به درونِ پاسگاه برمی گردند که ستوان ( بیشوپ ) آنها را به بندهایِ خود برمی گرداند. از آنجایی که تیراندازان، جنگ افزارهایِ بدونِ صدا به کار می برند، هیچ کسی از آن رویداد، آگاه نیست.
حمله به کلانتری ۱۳ (فیلم ۲۰۰۵). حمله به کلانتری ۱۳ ( به انگلیسی: Assault on Precinct 13 ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۵ و به کارگردانی ژان فرانسوا ریشه است. در این فیلم بازیگرانی همچون ایثن هاک، لارنس فیشبرن، جان لگویزمائو، ماریا بلو، جا رول، دریا د ماتیو، برایان دنهی، گابریل بیرن، مت کریون، کیم کوتس، دوریان هاروود، کوری گراهام، فولویو سسرا، تیتوس ولیور و آیشا هیندز ایفای نقش کرده اند.
این فیلم بازسازی فیلم حمله به کلانتری ۱۳ محصول سال ۱۹۷۶ است.
چند ساعت بیشتر به تحویل سال نو نمانده است. بارش برف سبب می شود تا آرامش کلانتری حومه شهر دیترویت به هم بریزد. همان شب ماریون بیشاپ، رهبر یک گروه تبهکار دستگیر شده و باید به زندان منتقل شود. اما اتومبیل حامل زندانی در بوران گیر می کند و مأمورین اجباراً به کلانتری پناه می برند. اما گروهی ناشناس به کلانتری حمله می کنند…
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین فیلم بازسازی فیلم حمله به کلانتری ۱۳ محصول سال ۱۹۷۶ است.
چند ساعت بیشتر به تحویل سال نو نمانده است. بارش برف سبب می شود تا آرامش کلانتری حومه شهر دیترویت به هم بریزد. همان شب ماریون بیشاپ، رهبر یک گروه تبهکار دستگیر شده و باید به زندان منتقل شود. اما اتومبیل حامل زندانی در بوران گیر می کند و مأمورین اجباراً به کلانتری پناه می برند. اما گروهی ناشناس به کلانتری حمله می کنند…