حملهٔ اسکندرِ مقدونی به ایران به مجموعه یورش هایی که توسط اسکندر مقدونی در طی سیزده سال ( ۳۳۶–۳۲۳ پ. م ) صورت پذیرفت، گفته می شود. پس از آنکه پدر اسکندر، فیلیپ دوم مقدونیه، به قتل رسید، اسکندر در سال ۳۳۶ ق م به جای او بر تخت سلطنت نشست. اسکندر کشوری نیرومند و ارتشی کارآزموده را از سلطنت پدرش به ارث می برد. سرلشکری یونان به او اعطا شد و او از این موهبت برای تحقق بخشیدن به بلندپروازی های نظامی پدرش نهایت استفاده را برد. در سال ۳۳۴ ق م به آسیای صغیر که تحت کنترل هخامنشیان قرار داشت هجوم برد و سلسله نبردهایی را به راه انداخت که ده سال به درازا انجامیدند. اسکندر طی سلسله نبردهای سرنوشت سازی، به ویژه نبردهای ایسوس و گوگمل، اقتدار پارسیان در منطقه را در هم شکست. او متعاقباً داریوش سوم، شاهنشاه پارسی را به زیر کشید و سرتاسر مناطق تحت کنترل هخامنشیان را تسخیر کرد. در آن زمان امپراتوری اسکندر گستره ای از دریای آدریاتیک تا رود سند را در بر می گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
با بر تخت نشینی اردشیر سوم، شاهنشاهی هخامنشی بار دیگر به قدرت پیش از اردشیر دوم بازمی گردد. او چندین شورش در بخش های مختلف شاهنشاهی را سرکوب و مصر را یک بار دیگر ضمیمه امپراتوری کرد. اما با کشته شدن اردشیر سوم در پاییز ۳۳۸ به دست باگواس، خواجه جاه طلب دربار هخامنشی، این امیدها پایان می یابد. با مسموم شدن اردشیر سوم، اوضاع سیاسی شاهنشاهی هخامنشی رو به بحران می رود. باگواس که می خواست کنترل اوضاع را در دست خود نگاه دارد، همه پسران اردشیر سوم، به جز ارشک و بیسدانس را به قتل می رساند. سپس ارشک جوان با نام اردشیر چهارم به عنوان شاهنشاه جدید برگزیده می شود.
در همان زمان باگواس کنترل اوضاع دربار ایران را دست داشت، در یونان وضعیت متفاوتی برقرار بود. فیلیپ دوم مقدونی، پدر اسکندر مقدونی، با توجه به اوضاعی که در ایران برقرار بود، تقریباً همه دولت - شهرهای ( پولیس ) یونانی را زیر پرچم مقدونیه متحد کرده بود. وی از هخامنشیان به دلیل پشتیبانی از شهر پرینتوس علیه مقدونیه در زمان اردشیر سوم، درخواست غرامت کرد اما این درخواست توسط اردشیر چهارم رد شد. به همین بهانه، فلیپ در سال ۳۳۶ پیش از میلاد سپاهی مرکب از ۱۰ هزار سرباز مقدونیه ای را روانه آسیا کرد. در همین زمان، ارشک که مشغول خلاص کردن خود از نفوذ باگواس بود، تلاش کرد تا خواجه را مسموم کند، اما این نقشه با موفقیت پیش نرفت. در پاسخ، باگواس ارشک و همه خانواده اش را به وسیله سم کشت و سپس پسر عموی شاه، یعنی داریوش سوم را به عنوان شاهنشاه بعدی برگزید.
... [مشاهده متن کامل]
با بر تخت نشینی اردشیر سوم، شاهنشاهی هخامنشی بار دیگر به قدرت پیش از اردشیر دوم بازمی گردد. او چندین شورش در بخش های مختلف شاهنشاهی را سرکوب و مصر را یک بار دیگر ضمیمه امپراتوری کرد. اما با کشته شدن اردشیر سوم در پاییز ۳۳۸ به دست باگواس، خواجه جاه طلب دربار هخامنشی، این امیدها پایان می یابد. با مسموم شدن اردشیر سوم، اوضاع سیاسی شاهنشاهی هخامنشی رو به بحران می رود. باگواس که می خواست کنترل اوضاع را در دست خود نگاه دارد، همه پسران اردشیر سوم، به جز ارشک و بیسدانس را به قتل می رساند. سپس ارشک جوان با نام اردشیر چهارم به عنوان شاهنشاه جدید برگزیده می شود.
در همان زمان باگواس کنترل اوضاع دربار ایران را دست داشت، در یونان وضعیت متفاوتی برقرار بود. فیلیپ دوم مقدونی، پدر اسکندر مقدونی، با توجه به اوضاعی که در ایران برقرار بود، تقریباً همه دولت - شهرهای ( پولیس ) یونانی را زیر پرچم مقدونیه متحد کرده بود. وی از هخامنشیان به دلیل پشتیبانی از شهر پرینتوس علیه مقدونیه در زمان اردشیر سوم، درخواست غرامت کرد اما این درخواست توسط اردشیر چهارم رد شد. به همین بهانه، فلیپ در سال ۳۳۶ پیش از میلاد سپاهی مرکب از ۱۰ هزار سرباز مقدونیه ای را روانه آسیا کرد. در همین زمان، ارشک که مشغول خلاص کردن خود از نفوذ باگواس بود، تلاش کرد تا خواجه را مسموم کند، اما این نقشه با موفقیت پیش نرفت. در پاسخ، باگواس ارشک و همه خانواده اش را به وسیله سم کشت و سپس پسر عموی شاه، یعنی داریوش سوم را به عنوان شاهنشاه بعدی برگزید.