حمل کردن بر


معنی انگلیسی:
attribute, to interpret as, to attribute to

مترادف ها

entail (فعل)
موجب شدن، در برداشتن، شامل بودن، متضمن بودن، مستلزم بودن، حمل کردن بر، حبس یا وقف کردن

فارسی به عربی

میراث

پیشنهاد کاربران

بپرس