حمل هو ذوهو

لغت نامه دهخدا

حمل هو ذوهو. [ ح َ ل ِ هَُ وَ هَُ وَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حمل مواطات اقتضاء آن کند که موضوع و محمول را اتحاد بود بوجهی ، و مغایرت بوجهی و گاه باشد که گویند ضحک محمول است بر انسان. وبه این نه آن خواهند که آنچه او را انسان گویند هم او را ضحک گویند، بل آن خواهند که آنچه او را انسان خوانند، او را ضحک حاصل است ، یعنی ذوضحک است. و این نوع حمل بطریق هو ذوهو است و او را حمل اشتقاق خوانند، چه از ضحک لفظی اشتقاق کنند که آن لفظ را بمواطات با انسان حمل توان کرد، و آن ضاحک است و اطلاق حمل بر این دو معنی به اشتراک بود. ( اساس الاقتباس ص 18 ).

فرهنگ فارسی

حمل مواطات اقتضائ آن کند که موضوع و محمول را اتحاد بود بوجهی و مغایرت بوجهی و گاه باشد که گویند ضحک محمول است بر انسان

پیشنهاد کاربران

بپرس