حمامه

/hamAme/

مترادف حمامه: حمام، کبوتر، کفتر، فاخته، قمری

لغت نامه دهخدا

حمامه. [ ] ( اِخ ) نام یک قصبه و اسکله ای است در ساحل شرقی تونس و 3000 تن نفوس دارد. روغن زیتون و گندم از این محل صادر میشود. یک سور گرداگرد وی را فراگرفته در بیرون سور باغها و بستانهای دلگشا و باصفا دارد ونیز بناهای عالی در آن مشاهده میگردد و خرابه های یک شهر قدیم در حومه های آن یافت شود. ( قاموس الاعلام ).

فرهنگ فارسی

واحدحمام، حمائم وحمامات جمع
نام یک قصبه و اسکله ایست در ساحل شرقی تونس

فرهنگ عمید

کبوتر.

پیشنهاد کاربران

بپرس