این حماقت نه عجب باشد از آن ریش بزرگ
هرکه را ریش بزرگ است خر وکوسه بود.
ادیب.
رجوع به حماقة شود.حماقة. [ ح َ ق َ ] ( ع مص ) حمق. گول و بی عقل شدن. ( منتهی الارب ). احمق شدن. ( اقرب الموارد ). رجوع به حمق شود. || کاسد شدن بازار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).