حلیمی

/halimi/

لغت نامه دهخدا

حلیمی. [ ح َ ] ( حامص ) حلم و بردباری : و این غایت حلیمی باشد. ( تاریخ بیهقی ).

حلیمی. [ ح َ ] ( ص نسبی ) منسوب به حلیم. || منسوب به حلیمة. ( الانساب ).

فرهنگ فارسی

منسوب به حلیم

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حلیمی (ابهام زدایی). حلیمی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابوعبدالله حسین بن حسن حلیمی، حَلیمی، حسین بن حسن، کنیه اش ابوعبداللّه، فقیه و محدّث و قاضی شافعی قرن چهارم و پنجم• لطف الله بن یوسف حلیمی، حلیمی، لطف اللّه بن یوسف، لغت شناس، فقیه ، شاعر و طبیب ایرانی تبار عثمانی در اواخر سده نهم
...

پیشنهاد کاربران

بپرس