حلیمه بشیر ( زادهٔ ۱ ژانویهٔ ۱۹۷۹ ) روزنامه نگار اهل سودان است. نویسنده اشک های کویر، که خاطراتش دربارهٔ تجربیات زنان و نسل کشی در جنگ دارفور را به رشته تحریر درآورد. او به عنوان یک پزشک در مناطق روستایی سودان کار می کرد قبل از اینکه به دست مقامات امنیت ملی و مقامات امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گیرد. وی گزارش حقایق مربوط به حمله شبه نظامیان در جنجوید را به سازمان ملل متحد گزارش کرد، این حمله ای بود که در حوالی یک مدرسه صورت گرفت. او از آن زمان به انگلستان نقل مکان کرده است و در آنجا از حق پناهندگی برخوردار است.
... [مشاهده متن کامل]
حلیمه بشیر، از نام مستعار سی دونیم استفاده می کرد تا برای حفاظت از خود هویتش مخفی بماند، او در مناطق روستایی دارفور در غرب سودان بزرگ شد. او یکی از چهار فرزند خانواده بود و در مدرسه موفقیت خوبی کسب کرد. در هشت سالگی او را ختنه کردند. یک وعده غذا به او داده شد و در ازا به او پول دادند، این عمل توسط مادربزرگش انجام شد بدون این که اقدام به بیهوشی کنند. پدرش زمانی که به تحصیل پزشکی پرداخت از او حمایت کرد تا یک پزشک متخصص شد و دوره آموزشی خود را پیش از شروع نسل کشی به پایان رساند. سپس حلیمه در یک کلینیک مستقر شد، او مصاحبه ای را ایراد کرد که در آن به مخالفت رسمی با دولت سودان پرداخت. در واکنش، قبل از اینکه به یک کلینیک در روستا برود بازداشت و تهدید شده بود و هشدار داده بودند که با روزنامه نگاران غربی صحبت نکند. در کلینیک جدیدش، او خود را در میان قربانیان شبه نظامی دارفور یافت، از جمله دختران مدرسه ای که به طور دسته جمعی مورد تجاوز قرار گرفته بودند، او بعدها توضیح داد: «در مراحلی از سال های تحصیل به یاد دارم که چگونه با قربانیان ۱۱ ساله تجاوز گروهی انجام می شد حال آنکه در یک کلینیک روستایی از امکان کافی برای بخیه برخوردار نبودم»، وقتی که دو مقام سازمان ملل برای جمع آوری اطلاعات دربارهٔ این حمله مراجعه کردند، بشیر به آن ها حقیقت را گفت. در واکنش به این اقدام او، بشیر توسط اداره امنیت و امنیت ملی دستگیر شد و به طور گروهی مورد تجاوز قرار گرفت، با چاقو ختنه شد و چندین روز پیاپی با سیگار او را سوزاندند. او آزاد شد و به روستای خود بازگشت، جایی که پدرش مکانی را برای او ترتیب داده بود تا با پسر عمویش شریف ازدواج کند که قبلاً فقط یک بار همدیگر را دیده بودند. او شریف را انتخاب کرده بود، زیرا او را به عنوان پیشتاز می شناخت. این روستا اندکی پس از آن مورد حمله قرار گرفت و منجر به مرگ پدرش و ناپدید شدن خواهر و برادرش شد.
... [مشاهده متن کامل]
حلیمه بشیر، از نام مستعار سی دونیم استفاده می کرد تا برای حفاظت از خود هویتش مخفی بماند، او در مناطق روستایی دارفور در غرب سودان بزرگ شد. او یکی از چهار فرزند خانواده بود و در مدرسه موفقیت خوبی کسب کرد. در هشت سالگی او را ختنه کردند. یک وعده غذا به او داده شد و در ازا به او پول دادند، این عمل توسط مادربزرگش انجام شد بدون این که اقدام به بیهوشی کنند. پدرش زمانی که به تحصیل پزشکی پرداخت از او حمایت کرد تا یک پزشک متخصص شد و دوره آموزشی خود را پیش از شروع نسل کشی به پایان رساند. سپس حلیمه در یک کلینیک مستقر شد، او مصاحبه ای را ایراد کرد که در آن به مخالفت رسمی با دولت سودان پرداخت. در واکنش، قبل از اینکه به یک کلینیک در روستا برود بازداشت و تهدید شده بود و هشدار داده بودند که با روزنامه نگاران غربی صحبت نکند. در کلینیک جدیدش، او خود را در میان قربانیان شبه نظامی دارفور یافت، از جمله دختران مدرسه ای که به طور دسته جمعی مورد تجاوز قرار گرفته بودند، او بعدها توضیح داد: «در مراحلی از سال های تحصیل به یاد دارم که چگونه با قربانیان ۱۱ ساله تجاوز گروهی انجام می شد حال آنکه در یک کلینیک روستایی از امکان کافی برای بخیه برخوردار نبودم»، وقتی که دو مقام سازمان ملل برای جمع آوری اطلاعات دربارهٔ این حمله مراجعه کردند، بشیر به آن ها حقیقت را گفت. در واکنش به این اقدام او، بشیر توسط اداره امنیت و امنیت ملی دستگیر شد و به طور گروهی مورد تجاوز قرار گرفت، با چاقو ختنه شد و چندین روز پیاپی با سیگار او را سوزاندند. او آزاد شد و به روستای خود بازگشت، جایی که پدرش مکانی را برای او ترتیب داده بود تا با پسر عمویش شریف ازدواج کند که قبلاً فقط یک بار همدیگر را دیده بودند. او شریف را انتخاب کرده بود، زیرا او را به عنوان پیشتاز می شناخت. این روستا اندکی پس از آن مورد حمله قرار گرفت و منجر به مرگ پدرش و ناپدید شدن خواهر و برادرش شد.