حلیس

لغت نامه دهخدا

حلیس. [ ح ُ ل َ ] ( اِخ ) ابن غالب شیبانی. از دلاوران و سران معروف است که در خراسان بود و در وقایع جنید با ترکان در حدود سمرقند و ماوراءالنهر شرکت داشت و با سورةبن حر به سال 112 هَ. ق. بقتل رسید. ( از الاعلام زرکلی ) ( الکامل ابن اثیر ضمن حوادث سال 112 هَ.ق ).

فرهنگ فارسی

ابن غالب شیبانی از دلاوران و سران معروف است که در خراسان بود و در وقایع جنبید با ترکان در حدود سمرقند و ماورائ النهر شرکت داشت

پیشنهاد کاربران

بپرس