حلواپزی. [ ح َ پ َ ] ( اِ مرکب ) دکان حلواپزی : در آن حلواپزی کرد آتش نرم که حلوا را بسوزدآتش گرم.نظامی.بحلواپزی صد کس آتش کندبحلوا دهان را یکی خوش کند.نظامی.|| ( حامص مرکب ) شغل و کار حلواپز.