حلقی. [ ح َ ] ( ص نسبی ) منسوب به حلق. حروف حلقی و آن شش حرف است : همزه ، هاء، عین ، حاء، غین ، خاء. ( آنندراج ). رجوع به حلق شود. || مشتی که بر گلو و زیر زنخ زنند و آنرا دوکارد و دوکاردی نیز گویند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || نغمه حلقی ؛ مقابل صناعی یا نغمه صناعی نغمه ای که مخرج آن حلق حیوان بود.
فرهنگ فارسی
منسوب به حلق حروف ... و آن شش حرف است همزه هائ عین حاه غین خائ
فرهنگستان زبان و ادب
{pharyngeal} [زبان شناسی] ویژگی آنچه مربوط به حفرۀ حلق است
مترادف ها
aspirate(صفت)
حلقی
pharyngeal(صفت)
حلقی، وابسته به حلق و گلو
پیشنهاد کاربران
حلقی: [اصطلاح موسیقی ] یک کلمه مرتبط با طزر بیان می باشد که نشان دهنده صدای هوایی می باشد که قابل شنیدن است، مانند تلفظ حرف P در زبان انگلیسی.