حلبات

لغت نامه دهخدا

حلبات. [ ح َ ل َ ]( ع اِ ) ج ِ حلبة. ( منتهی الارب ). رجوع به حلبة شود.

حلبات. [ ] ( ع اِ ) مئآت الوف الوف در مراتب شانزده گانه عدد نزد فیثاغوریین. ( رسائل اخوان الصفا ) ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

حلباة. [ ح َ ] ( ع ص ) ناقةحلباة؛ ماده شتر شیردار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
- ناقة حلباة رکباة ؛ ناقه دوشیدنی و برنشستنی. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

مثات الوف الوف در مراتب شانزده گانه عدد نزد فیثاغوریین

پیشنهاد کاربران

بپرس