حلال زادگی


معنی انگلیسی:
legitimacy

لغت نامه دهخدا

حلال زادگی. [ ح َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) حلال زاده بودن. پاکی نسل. پاکی نسب. || درست کرداری. راست کرداری. بی مکر و حیله بودن :
کاین جامه حلالی است درپوش
با من بحلال زادگی کوش.
نظامی.

فرهنگ فارسی

حلال زاده بودن پاکی نسل مقابل حرام زادگی .

پیشنهاد کاربران

بپرس