حل و فسخ

پیشنهاد کاربران

حل وفسخ: گشودن و پس نمودن. گویا
فارسی باشند
پیشراندن و پس ماندن.
گشوده و ولش.
" وا و تباه ":حل و فسخ.
واکردن وتباه کردن.
واکرد و تباه کرد.
وانهی و تباه نهی.
وانهش و تباه نهش.
وانهاد و تباه نهاد.
گشود وتباه.
گشایش و تباهش.
درست و پس.
هر چند حل و فسخ به دریافت و پنداشتِ گشودن و پسه نمودن یا پس انداختن فارسی می باشند.
" گُش و پَس ":حل وفسخ ".
گشودن وپس انداختن.

بپرس