حقیقیه

لغت نامه دهخدا

( حقیقیة ) حقیقیة. [ ح َ قی قی ی َ ] ( ع ص نسبی ) تأنیث حقیقی. مقابل مجازیة: قضیه شرطیه منفصله حقیقیة. رجوع به قضیة شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) مونث حقیقی . یا قضی. حقیقیه . قضیه ایست که موضوع حکم و مصادیق آن اعم از مصادیق متقرر و متحق در عین باشد یعنی اعم از آنکه متحقق الوجود باشد یا متقدر الوجود . یا قضی. حقیقی. منفصله . قضیه ایست که حکم بتنافی در آن صدقا و کذبا باشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس