حقیقت فلسفی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حق و حقیقت، دو مفهوم و اصطلاح در فلسفه و عرفان اسلامی.
این دو واژه، عمدتآ در دو حوزه وجودشناسی و معرفت شناسی و به معانی متعددی به کار رفته اند. از جنبه وجود شناختی، مرادف امر واقعی و واقعیت و در مقابلِ امر عدمی و باطل اند. و از جنبه معرفت شناختی و منطقی مرادف صادق و صدق و در مقابل کاذب، کذب، خطا و امور وهمی و موهوم به کار می روند. نهایتآ، بنابر هر دو جنبه، حق و حقیقتْ مبدأ اعلی و غایت قصوای وجود و معرفت اند.

حق و حقیقت در فلسفه افلاطون
اصطلاح حق و حقیقت را در فلسفه افلاطون در مواضع گوناگون از آثار وی می توان یافت که بنابر آن شواهد، حق و حقیقت از یک طرف مرداف امر واقعی و واقعیت، در مقابل باطل و عدمی (جنبه وجود شناختی) و از طرف دیگر به معنای صادق و یقینی در مقابل کذب، خطا و موهوم (جنبه معرفت شناختی و منطق) به کار رفته اند.

حقیقی ترین موجود از دیدگاه افلاطون
افلاطون مُثُل (ایده ها) را ــکه بنابر آموزه های او موجودات ثابت و پایدارندــ موجودات حقیقی دانسته و بنابر سلسله مراتب وجود که او ترسیم کرده است، مثالِ اعلی یا ایده فوق ایده ها، یعنی ایده خیر که منشأ و مبدأ سایر ایده هاست، حقیقی ترین موجود است که نه فقط مبدأ وجود بلکه منشأ اصلی معرفت حقیقی نیز هست؛ زیرا، بنابر تمثیلی که او در توصیف و تبیین جایگاه وجودی و معرفتیِ مثال خیر و سایر مُثُل به کار برده، ایده خیر همچون خورشید است که با تابش نورش نه فقط موجب حیات و رویش، بلکه سبب انکشاف و ناپوشیدگی سایر ایده ها، و در نتیجه علت شناسایی آنها، می شود. به نظر افلاطون دوستدار حکمت (فیلسوف)، دوستدار حقیقت و در جستجوی آن است.

حق و حقیقت در فلسفه ارسطو
...

پیشنهاد کاربران

بپرس