حقوق دان
/hoquqdAn/
مترادف حقوق دان: قانون دان، داور، قاضی، وکیل مدافع
برابر پارسی: هوده شناس
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه عمومی
نظریه پرداز حقوق یا حقوقدان کسی است که در زمینهٔ دانش نظری حقوق به مطالعه و پژوهش می پردازد. [ ۱] چنین کسی، افزون بر بررسی و در بالاترین سطح، ارائه نظریات حقوقی، معمولاً در دانشگاه ها نیز به عنوان استاد حقوق مشغول به کار می شود و همچنین یافته های علم حقوق را جهت تدریس آکادمیک تدوین می کند. [ ۲]
در سده های گذشته تا پیش از تخصصی شدن مشاغل، ممکن بود فردی علاوه بر وکالت یا قضاوت به عنوان یک نظریه پرداز حقوق نیز شناخته شود اما امروزه این امور از هم تفکیک شده اند و به ندرت پیش می آید شخصی که به بررسی تخصصی و تدریس نظریه های حقوقی می پردازد به پیشهٔ حقوقی دیگری نیز مشغول باشد. در حال حاضر این رشته به شکلی تخصصی دنبال می شود
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سده های گذشته تا پیش از تخصصی شدن مشاغل، ممکن بود فردی علاوه بر وکالت یا قضاوت به عنوان یک نظریه پرداز حقوق نیز شناخته شود اما امروزه این امور از هم تفکیک شده اند و به ندرت پیش می آید شخصی که به بررسی تخصصی و تدریس نظریه های حقوقی می پردازد به پیشهٔ حقوقی دیگری نیز مشغول باشد. در حال حاضر این رشته به شکلی تخصصی دنبال می شود
wiki: حقوق دان
مترادف ها
مدافع، فقیه، قانون دان، حقوق دان، مشاور حقوقی، شارع، وکیل دادگستری
فقیه، قانون دان، حقوق دان، مشاور حقوقی، مشاور قضایی
قانون دان، حقوق دان
قانون دان، حقوقدان
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
حق= داد، هوده، هُده، روا، سزا
حقوق ( کاری ) = دستمزد، کارانه، کاربها، جیره
حقوق= دادیک، هوده ها
حقوقی= دادیکی
حق دار= هودهمند، سزاوار
حق شناس= سپاس دار
حقوق بشر= هوده مردمی،
هوده های مردمی
... [مشاهده متن کامل]
حقوق دان= هوده شناس، داد شناس، قانون دان ( قانون ریشه ایرانی دارد و در زبان های دیگر آریایی هم هست )
کتاب حقوق= داتستان نامک
رشته حقوق= رشته دادوری، داتشناسی
حقوق ( کاری ) = دستمزد، کارانه، کاربها، جیره
حقوق= دادیک، هوده ها
حقوقی= دادیکی
حق دار= هودهمند، سزاوار
حق شناس= سپاس دار
حقوق بشر= هوده مردمی،
هوده های مردمی
... [مشاهده متن کامل]
حقوق دان= هوده شناس، داد شناس، قانون دان ( قانون ریشه ایرانی دارد و در زبان های دیگر آریایی هم هست )
کتاب حقوق= داتستان نامک
رشته حقوق= رشته دادوری، داتشناسی
حق= یاب ( بن مضارع یافتن )
تحقق = یافتیزه ( آنچه که به چیزی می رسد )
محق = بریافت
تحقیق = بازیافت
حقوق = دریافت
حقوق دان = دریافت دان
تحقق = یافتیزه ( آنچه که به چیزی می رسد )
محق = بریافت
تحقیق = بازیافت
حقوق = دریافت
حقوق دان = دریافت دان