حقبه

لغت نامه دهخدا

( حقبة ) حقبة. [ ح ِ ب َ ] ( ع اِ ) مدتی از روزگار. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). روزگار. پاره ای از زمانه. || سال. ( از اقرب الموارد ). ج ، حِقَب ، حُقوب.

حقبة. [ ح ُ ب َ ] ( ع اِ ) آرامش باد. ( منتهی الارب ). و این یمانی است. ( از اقرب الموارد ). || مدت هشتاد سال. ( غیاث از منتخب ) ( مهذب الاسماء ). ج ، حُقَب.

فرهنگ فارسی

آرامش باد مدت هشتاد سال

پیشنهاد کاربران

بپرس