دیکشنری
مترجم
بپرس
حق کشی
/haqkoSi/
مترادف حق کشی
: بی عدالتی، تبعیض، حق شکنی
متضاد حق کشی
: دادوری، قسط، منصفت
معنی انگلیسی
:
unjust attitude
,
partiality
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حق کشی. [ ح َ ک ُ] ( حامص مرکب ) پایمال کردن حق با علم بحقانیت آن.
فرهنگ فارسی
پایمال کردن حق
پیشنهاد کاربران
بیداد، ستم
نا عدالتی _ تبعیض
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها