دیکشنری
مترجم
بپرس
حق شمر
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حق شمر. [ ح َ ش ُ م َ ] ( نف مرکب ) حق شناس. سپاسدار. پاس گزار.
فرهنگ فارسی
حق شناس
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها