حق داشتن


مترادف حق داشتن: محق بودن، سزاوار بودن، مستحق بودن، درخوربودن، شایسته بودن، راست گفتن، درست گفتن، منطقی برخورد کردن

معنی انگلیسی:
to be authorized to, able, authorize, can, hold

پیشنهاد کاربران

deserve
هوده مندی
بجز �سزاواری� و �درستگویی� در برابرهای پارسی یاد شده در بالا، سایر آن ها را نارسا یا نادرست می دانم. �محق بودن� نیز بگونه ای دیگر همان �حق داشتن� است که به باور من، سخن از برابر پارسی در باره ی آن نارواست. همچنین �راستگویی� به آرش باریک �حق داشتن� نیست که برداشتی ناسرراست از آن در زبان کوچه و بازار است.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس