حق نشر، [ ۱] حقّ تکثیر یا کپی رایت ( به انگلیسی: copyright ) ، مجموعه ای از حقوق انحصاری است که به ناشر یا پدیدآورندهٔ یک اثر اصل و منحصربه فرد تعلق می گیرد و حقوقی از قبیل نشر، تکثیر و الگوبرداری از اثر را شامل می شود. در بیشتر حوزه های قضایی، حق نشر از آغاز پدید آمدن یک اثر به آن تعلق می گیرد و نیازی به ثبت اثر نیست. معادل این حق در نظام های حقوقی پیرو حقوق مدون حق مؤلف و شامل موارد فورس ماژور نمی گردد.
دارندگان حق تکثیر برای کنترل تکثیر و دیگر بهره برداری ها از آثار خود برای زمان مشخصی حقوق قانونی و انحصاری دارند و بعد از آن اثر وارد مالکیت عمومی می شود. هرگونه استفاده و بهره برداری از این آثار منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورندهٔ آن اثر است، استفاده در شرایطی که طبق قانون محدودیت یا استثنایی وجود دارد، مانند استفاده منصفانه، به دریافت اجازه از دارنده حق تکثیر نیاز ندارد. دارنده حق تکثیر می تواند حقوق خود را به شخص دیگری منتقل کند. [ ۲]
در بعضی از حوزه های قضایی، حقوق اخلاقی یا حقوق معنوی پدیدآورندگان نیز به رسمیت شناخته می شود، مانند حق یاد شدن برای اثر.
به طور کلی، پیش از اختراع دستگاه چاپ و خصوصاً تا اوایل قرن هجدهم، مسئله کپی رایت اصولاً مطرح نبود، زیرا از یک سو، امکان تکثیر انبوه آثار ادبی و هنری فراهم نبود و سرقت علمی و ادبی هم ( حداقل به شکل گسترده ) وجود نداشت؛ از سوی دیگر، فرد محوری دوران مدرن شکل نگرفته بود و هر اثری حاصل فرهنگ جمعی به شمار می آمد. دیگر اینکه با توجه به دشواریِ رفت وآمد و ناچیز بودن حجم آثار بشری، هر نوع دسترسی به این آثار، به هر شکلی، مطلقاً مزیت و مطلوبیت محسوب می شد.
با اختراع دستگاه چاپ و به ویژه پس از انقلاب صنعتی، با شکل گیری صنعت نشر و نیز پدید آمدن صورت های جدید تولید آثارِ قابل نسخه برداری مثل فیلم و عکس و … مفهوم کپی رایت شکل گرفت و وارد حقوق و قوانین شد. تاریخچه حق تکثیر با حقوق انحصاری و امتیازات چاپ کتاب آغاز شد، اساسنامه آن در سال ۱۷۰۹ که از آن ملکه بریتانیای کبیر نام خود را گرفته است، اولین اساسنامه حق تکثیر است. در ابتدا حق تکثیر تنها شامل تکثیر کتاب ها می شد، با گذر زمان محدودیت های دیگر از قبیل ترجمه و آثار اشتقاقی به آن اضافه شد.
دو مسئله، به ویژه در دهه های اخیر، موجب شد کپی رایت به یک معضل جدی تبدیل شود. اولاً به دلیل پیشرفت فناوری، امکان تکثیر آثار گوناگون در مقیاس وسیع با هزینه اندک و سرعت بالا فراهم شد و دیگر اینکه تعداد افرادی که به انحای مختلف متکی به درآمد حاصل از تکثیر محصولات قابل نسخه برداری هستند ( اعم از مؤلفان، تهیه کنندگان، عکاسان، روزنامه نگاران، ناشران، صحافان، فروشندگان و … ) افزایش یافت. به این ترتیب، به مرور زمان، نوعی تناقض در زمینه حقوقی و اخلاقی و به تبع آن در حوزه سیاست های فرهنگی پدید آمد. از نظر اخلاقی، دسترسی عموم افراد به هنر و اطلاعات امری مطلوب است و از سوی دیگر، برخی انواع دسترسی، برخلاف قوانین، و ظاهراً غیراخلاقی است. در حوزه سیاست ها، ازیک طرف، سالانه میلیاردها دلار صرف تأسیس و مدیریت کتابخانه ها می شود تا افراد مختلف در اقصی نقاط جهان بتوانند به آثار گوناگون دسترسی داشته باشند و از طرف دیگر، دولت ها ملزم شده اند سازوکارهایی جهت محدودسازی دسترسی عموم به محصولات فرهنگی تدوین کنند. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدارندگان حق تکثیر برای کنترل تکثیر و دیگر بهره برداری ها از آثار خود برای زمان مشخصی حقوق قانونی و انحصاری دارند و بعد از آن اثر وارد مالکیت عمومی می شود. هرگونه استفاده و بهره برداری از این آثار منوط به دریافت اجازه از ناشر یا پدیدآورندهٔ آن اثر است، استفاده در شرایطی که طبق قانون محدودیت یا استثنایی وجود دارد، مانند استفاده منصفانه، به دریافت اجازه از دارنده حق تکثیر نیاز ندارد. دارنده حق تکثیر می تواند حقوق خود را به شخص دیگری منتقل کند. [ ۲]
در بعضی از حوزه های قضایی، حقوق اخلاقی یا حقوق معنوی پدیدآورندگان نیز به رسمیت شناخته می شود، مانند حق یاد شدن برای اثر.
به طور کلی، پیش از اختراع دستگاه چاپ و خصوصاً تا اوایل قرن هجدهم، مسئله کپی رایت اصولاً مطرح نبود، زیرا از یک سو، امکان تکثیر انبوه آثار ادبی و هنری فراهم نبود و سرقت علمی و ادبی هم ( حداقل به شکل گسترده ) وجود نداشت؛ از سوی دیگر، فرد محوری دوران مدرن شکل نگرفته بود و هر اثری حاصل فرهنگ جمعی به شمار می آمد. دیگر اینکه با توجه به دشواریِ رفت وآمد و ناچیز بودن حجم آثار بشری، هر نوع دسترسی به این آثار، به هر شکلی، مطلقاً مزیت و مطلوبیت محسوب می شد.
با اختراع دستگاه چاپ و به ویژه پس از انقلاب صنعتی، با شکل گیری صنعت نشر و نیز پدید آمدن صورت های جدید تولید آثارِ قابل نسخه برداری مثل فیلم و عکس و … مفهوم کپی رایت شکل گرفت و وارد حقوق و قوانین شد. تاریخچه حق تکثیر با حقوق انحصاری و امتیازات چاپ کتاب آغاز شد، اساسنامه آن در سال ۱۷۰۹ که از آن ملکه بریتانیای کبیر نام خود را گرفته است، اولین اساسنامه حق تکثیر است. در ابتدا حق تکثیر تنها شامل تکثیر کتاب ها می شد، با گذر زمان محدودیت های دیگر از قبیل ترجمه و آثار اشتقاقی به آن اضافه شد.
دو مسئله، به ویژه در دهه های اخیر، موجب شد کپی رایت به یک معضل جدی تبدیل شود. اولاً به دلیل پیشرفت فناوری، امکان تکثیر آثار گوناگون در مقیاس وسیع با هزینه اندک و سرعت بالا فراهم شد و دیگر اینکه تعداد افرادی که به انحای مختلف متکی به درآمد حاصل از تکثیر محصولات قابل نسخه برداری هستند ( اعم از مؤلفان، تهیه کنندگان، عکاسان، روزنامه نگاران، ناشران، صحافان، فروشندگان و … ) افزایش یافت. به این ترتیب، به مرور زمان، نوعی تناقض در زمینه حقوقی و اخلاقی و به تبع آن در حوزه سیاست های فرهنگی پدید آمد. از نظر اخلاقی، دسترسی عموم افراد به هنر و اطلاعات امری مطلوب است و از سوی دیگر، برخی انواع دسترسی، برخلاف قوانین، و ظاهراً غیراخلاقی است. در حوزه سیاست ها، ازیک طرف، سالانه میلیاردها دلار صرف تأسیس و مدیریت کتابخانه ها می شود تا افراد مختلف در اقصی نقاط جهان بتوانند به آثار گوناگون دسترسی داشته باشند و از طرف دیگر، دولت ها ملزم شده اند سازوکارهایی جهت محدودسازی دسترسی عموم به محصولات فرهنگی تدوین کنند. [ ۳]
wiki: حق تکثیر