حق بین

/haqbin/

مترادف حق بین: باانصاف، دادگر، عادل، منصف، حقیقت بین، درست نگر، واقع بین، واقع گرا، واقعیت گرا

متضاد حق بین: پندارگرا

لغت نامه دهخدا

حق بین. [ ح َ ] ( نف مرکب ) آنکه مراعات حق کند. آنکه حدسهای او صائب است.

فرهنگ فارسی

آنکه مراعات حق کند آنکه حدسهای وی صائب است

پیشنهاد کاربران

بپرس