حففناهما

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حَفَفْنَاهُمَا: آن دو را احاطه کردیم
ریشه کلمه:
حفف (۲ بار)
هما (۱۵۹ بار)

حفّ. احاطه کردن در مجنع گوید: «حَفَّ الْقَوْمُ بِالشَّیْ‏ءِ:اَطافُوابِهِ» و دو جانب شی‏ء را دو حفاف آن گویند گوئی که آن شی‏ء را احاطه کرده‏اند . در نهج البلاغه خطبه 174 از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل می‏کند: «حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَکارِهِ وَ حُفَّتِ النّارُ بِالشَّهَواتِ» بهشت با مکاره و آتش با شهوات احاطه شده است برای یکی از آن دو دو باغ از تاک دادیم و آن دو را به نخل احاطه کردیم . یعنی ملائکه را در حالیکه عرش را احاطه کرده‏اند می‏بینی بیضاوی گوید «من» زاید یا برای ابتدا است ولی بهتر است برای بیان باشد. در المیزان گوید: عرش نقامی است که اوامر الهی از آن صادر می‏شود ملائکه در روز قیامت عرش را احاطه مرده و به آن چشم می‏دوزد و منتظر دستور می‏مانند و در آن حال تسبیح می‏گویند. رجوع شود به «عرش» .

پیشنهاد کاربران

حف. [ ح َف ْف ] ( ع مص ) پوشید چیزی را با چیزی : قوله تعالی : حففناهما بنخل ( از آیه ۳۲ سوره مبارکه کهف ) ؛ درختان خرما گرداگرد آن درآوردیم. || احاطه کردن. گرد چیزی درآمدن.
راوندى در کتاب ضوء الشهاب گوید:حف القوم حول زید یعنی مردم اطراف زید را گرفته و دایره وار در گرد او هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکَتِکَ؛ ( فرازی از دعای ندبه )
سپس او ( رسول اکرم صلوات الله علیه و آله ) را با هراس در دل دشمنانش یاری دادی و با جبراییل، میکاییل و ملائکه ویژه و نشاندار احاطه کردی.
أَ تَرَانَا نَحُفُّ بِکَ وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلأََ وَ قَدْ مَلأَْتَ الأَْرْضَ عَدْلاً ( فرازی از دعای ندبه )
آیا آن روز فرا می رسد که ما را ببینی که تو را احاطه کنیم، و تو جامعه جهانی را پیشوا می شوی درحالی که زمین را از عدالت انباشتی.
نَحُفُّ: احاطه کنیم.
در نهج البلاغه خطبه 174 از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل می‏کند: حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَکارِهِ وَ حُفَّتِ النّارُ بِالشَّهَواتِ. بهشت با مکاره و آتش با شهوات احاطه شده است. ( مکاره. [ م َ رِه ْ ] ( ع اِ ) ج ِ مکرهة. سختیها )
بهشت محفوف و پیچیده به دشواریهاست و انسان از هر راهی اگر بخواهد به بهشت راه پیدا کند با دشوارى روبروست اما آتش جهنم پیچیده به لذتهاست انسان اگر جذب لذایذ دنیا شود و راه آنرا ادامه دهد پایانش جهنم است.
حفت الجنة به چه محفوف گشت
بالمکاره که از او افزود کشت.
مولوی ( مثنوی ، دفتر پنجم ص 12 )
حفت الجنه همه راه بهشت آمد خار
پس خارستان گلزار تمنا بینند
حفت النار همه راه سقر گلزار است
باز خارستان سر تاسر صحرا بینند ( خاقانی، قصیده شمارهٔ ۸۱ )

الکهف
وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا رَّجُلَیْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَیْنَهُمَا زَرْعًا
ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ [ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﻌﺒﻮﺩﺍﻥ ﺑﺎﻃﻞ ﺩم ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ ﻭ ﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻓﺎﻧﻲ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ] ﻣَﺜَﻠﻲ ﺑﺰﻥ : ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﻭ ﺑﺎﻍ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﺎﻍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺧﺮﻣﺎ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻳﻢ ﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﺎﻍ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﺰﺍﺭﻱ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ; ( ٣٢ )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس