حفار. [ ح َ ] ( ع اِ ) چوبی که آنرا خمانیده و در وسط سوراخ کرده میان خانه [ چادر خیمه ] تعبیه کنند و درسوراخ آن ستون میانه قائم گردانند. ( منتهی الارب ).
حفار. [ ] ( اِ ) ظاهراً مرغی است و آنرا بلهجه طبری وکا گویند :
کبک و حفار هست کوک و وکا.
( نصاب طبری ).
حفار. [ ح ُ ] ( اِخ ) نام موضعی میان یمن و تهامة.