حظیظ


مترادف حظیظ: بهره مند، بهره ور، متمتع ، کامروا، کامیاب، محظوظ

متضاد حظیظ: بی بهره، ناکام، ناکامروا

لغت نامه دهخدا

حظیظ.[ ح َ ] ( ع ص ) بهره مند. ( دهار ). بابهره. حظی. || بادولت. ( دهار ). دولتی. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ). بابخت. بختیار. بخت مند. ( منتهی الارب ). بخت ور. حظی. خداوند روزی. غنی دولتمند. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - دارند. حظ با بهره متمتع . ۲ - کامیاب خوشبخت .

فرهنگ معین

(حَ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - متمتع ، بابهره . ۲ - کامیاب ، خوشبخت .

پیشنهاد کاربران

بپرس