حطربه

لغت نامه دهخدا

( حطربة ) حطربة.[ ح َ رَ ب َ ] ( ع مص ) سخت بزه کردن کمان را. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). حظربة. || ( اِمص ) تنگی معاش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). || تنگ خوئی. تنگی خوی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

سخت بزه کردن کمانرا تنگی معاش

پیشنهاد کاربران

بپرس