حضور یافتن


مترادف حضور یافتن: حاضرشدن، آمدن، شرکت کردن

معنی انگلیسی:
appear, repair

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - حاضر شدن آمدن . ۲- حال یافتن نشاط و سرور و وجد یافتن .

مترادف ها

show up (فعل)
حضور یافتن، کسی را لو دادن، حاضر شدن

پیشنهاد کاربران

آمدن
پیش را آمدن
پدیدار شدن . . نمایان شدن . پیش آمدن
به حضور کسی شرفیاب شدن ، بار یافتن
اندر آمدن

بپرس