حضل

لغت نامه دهخدا

حضل. [ ح َ ] ( ع مص ) تباه شدن : حضل نخله ؛ تباه شدن بن شاخهای آن. حضلة. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس