حضرت شعیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] حضرت شعیا علیه السلام پیامبری از انبیا بنی اسراییل است که نسبش به حضرت سلیمان علیه السلام می رسد.
شعیا بر مردمی مبعوث شد که پادشاهی بنام «صدقیا» داشتند. ابتدا آنان بر آئین وحدانیت خدا ایمان داشتند و مردمی درستکار بودند، تا این که در دین خود بدعت تازه ای نهادند.
خداوند در پاسخ سرکشی آنها پادشاه بابل را مأمور حکومت آنان گردانید. اما آن قوم دست به دعا برداشتند و توبه کردند. خداوند نیز توبه آنان را بخاطر پدران صالحشان پذیرفت. صبحگاهان مردم مشاهده کردند که تمامی سپاه بابل در اردوگاه خود به هلاکت رسیدند و فقط پانزده نفر از آنها از جمله بخت نصر از خشم الهی جان سالم بدر بردند و بار دیگر صدقیا را بر آنان حاکم کرد. صدقیا مردی صالح و متدین بود تا زمانی که صدقیا بر مردم حکومت می کرد، مردم به آئین یکتاپرستی و اطاعت پیامبر خود باقی ماندند.
شعیای نبی به فرمان خدا مأمور شد تا قوم خود را از گنهکاری و بزهکاری بازدارد و آنها را بار دیگر به ایمان و خداپرستی فراخواند. پروردگار به شعیا وحی فرستاد که بزودی جان صدقیا را خواهم ستاند.
بهتر است از او بخواهی برای خود جانشینی انتخاب کند. شعیا وحی خداوند را به صدقیا رساند. صدقیا به تضرع و زاری پرداخت و از آن که نتوانست توشه ای برای خود فراهم کند، ابراز پشیمانی کرد و از خداوند خواست تا اجلش را به تأخیر اندازد. خداوند نیز دعای او را مستجاب کرد و پانزده سال دیگر بر عمر او افزود. بعد از مرگ صدقیا مردم بار دیگر به سرکشی و گناه روی آوردند.
خداوند به شعیا وحی فرستاد که بزودی یکصد و چهل هزار نفر از افراد شرور و گنهکار و شصت هزار از خوبان امت تو نابود می شوند. شعیا پرسید؛ گناه خوبان در این میان چیست؟ پروردگار فرمود؛ آنها با گنهکاران همنشینی داشتند و هیچگاه بر آنان به خشم نگاه نکردند و از معاشرت با آنان ناراحت نبودند.
شعیا به سوی قومش رفت تا آنان را ارشاد کند. اما آنها نه تنها دعوتش را و ارشادهایش را گوش ندادند بلکه تصمیم به قتلش گرفتند. شعیا از میان ان قوم سرکش گریخت و خود را در داخل تنه درختی پنهان کرد. اما شیطان گوشه لباسش را به مردم نشان داد و آنان با اره ای بزرگ درخت را به همراه شعیا از وسط جدا کردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس