حصونهم

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی حُصُونُهُم: دژهای استوارشان - قلعه های محکمشان
ریشه کلمه:
حصن (۱۸ بار)
هم (۳۸۹۶ بار)

قلعه. جمع آن حصون است مثل ، مراد شهرهای مستحکم و حصار شده است یعنی: کار زار نکنند با شما مگر در آبادیهای مستحکم و حصار دار. این معنای اوّلی حصن است سپس به طور مجاز چنانکه راغب گوید در هر تحفّظ و نگه داشتن به کار می‏رود به کسیکه خود را از بی عفّتی حفظ کند گوئیم: محصن و به زنیکه در اثر شوهردار بودن و یا عفّت، خود را از بی عفّتی نگه دارد محصنه (به صیغه فاعل و مفعول) گویند. به صیغه فاعل از آن جهت که خود را از بی عفّتی باز می‏دارد و به صیغه مفعول از آن سبب که بی عفّتی باز داشته شده است . مراد از محصنات اوّل زنان آزاد و عفیف است که به واسطه عفّت و امتناع از فحشاء، از بی عفّتی باز داشته شده‏اند و همچنین است محصنات دوّم که مراد کنیزان عفیف است . امّا جمله «فَاِذا اُحْصِنَّ» ممکن است مراد از آن شوهردار بودن باشد یعنی: کنیزان چون شوهر دار شدند اگجر زنا کنند نصف حدّ زنان آزاد را دارند که پتجاه تازیانه است. و این قرینه است که مراد از محصنات سوّم زنان آزاد و عفیف است زیرا محصنات شوهردار سنگسار و کشته می‏شوند و آن قابل تقسیم نیست . و نیز ممکن است مراد از «فَاِذا اُحْصِنَّ»اسلام آوردن کنیزان باشد چنانکه المیزان گفته است . امّا در آیه ظاهرااً مراد زنان شوهردار است یعنی مادرانتان... و زنان شوهر دار بر شما حرام اند. * مراد از محصنین مردان عفیف است که از فحشاء امتناع می‏کنند و مسافحین: زناکارانند.

پیشنهاد کاربران

بپرس