یکدم نمی رود که تو در خاطری ولیک
بسیار فرق باشد از اندیشه تا حصول.
سعدی.
- حصول بر کسی از حقی ؛ باقی ماندن بر او حقی.- حصول دابة ؛ درد کردن شکم ستور از خوردن خاک یا سنگریزه.
- حصول مقصود ؛ به دست آمدن مراد. کامروائی.
- حصول ناپذیر ؛ غیرممکن.
|| شدن سنگ ریزه در انثیین.