حصار کلک

لغت نامه دهخدا

حصارکلک. [ح ِ رِ ؟ ل َ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران. واقع در 16هزارگزی شمال ورامین و یک هزارگزی جنوبی راه خراسان. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل. دارای 477 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از رودخانه جاجرود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، صیفی ، چغندر قند. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو است. و از طریق جاده خراسان و آلوئک ماشین میرود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزئ دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران

پیشنهاد کاربران

حصار به معنی روستا وکلک به معنای قایق دست ساز با الوار است در شمال این روستا بقایای پلی بزرگ است البته الان در کنارش جدید در جاده خاوران ساختند هر در قدیم رود جاجرود طغیان می کرد اهالی مسافران که در جاده
...
[مشاهده متن کامل]
ابریشم به خصوص زمان صفویه وزاعران امام رضا را با کلک از اب رد میکردند اعتماد الدوله انها را اب باز نامیده است ( این روستا که پایتخت گل ایران است در پنج کیلومتری شرق پاکدشت قرار دارد

بپرس