بی در و روزن بسی حصارستان
بی در و روزن کس حصار کند.
ناصرخسرو.
یک نیمه آن محکم است [ از ابرج ] ویک نیمه محکم نیست چنانک حصار توان کردن و بستدن. ( فارسنامه ابن البلخی ص 157 ).|| به حصار درآمدن برای استحفاظ. حصار گرفتن :
ز آمدن مرگ شماری بکن
میرسدت دست حصاری بکن.
نظامی.