حشیشه المعدن

لغت نامه دهخدا

( حشیشةالمعدن ) حشیشةالمعدن. [ح َ ش َ تُل ْ م َ دَ ] ( ع اِمرکب ) گیاهی است سفید و صلب قریب به سنگ و چون شکسته شود اجزاء او ریزه می گرددو با روغن چون مشتعل گردد شعله او برطرف نمی گردد وریش سمندر نامند و داخل ضمادات ملوکی می کنند. و او جالی و مورث صحت و طراوت است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ فارسی

گیاهی است سفید و صلب قریب به سنگ و چون شکسته شود اجزائ اوریزه می گردد و با روغن چون مشتعل گردد شعله او بر طرف نمی گردد و ریش سمندر نامند و داخل ضمادات ملوکی می کنند

پیشنهاد کاربران

بپرس