لغت نامه دهخدا
گر می نرسم بخدمتت معذورم
زیرارمد چشم و صداع سرم است.
ذکر سر و چشم با ذکر رمد و صداع قبیح است و من کل وجه مستغنی عنه ، چه رمد بی چشم نبود و صداع بی سر نباشد. ( المظعجم فی معاییر اشعار العجم ص 281 ). تهانوی می افزاید: و آن بر دو قسم است : مفسد که معنی جمله را فاسد سازد و غیر مفسد که چنان نباشد. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به حشو شود.
فرهنگ فارسی
مترادف ها
حشو قبیح، تکرار بی مورد، سخن زائد
تکرار، حشو قبیح، حشو و زوائدی، درست نما
پیشنهاد کاربران
در اکثر نگارشهای بنده، از چند واژه ( کلمه ) در ظاهر یک معنی دارد، استفاده کردم ونوشتم وگفتم ( با مکث انگار لکنه دارم ) .
چون در واقع معانی متفاوتی دارد ولکن بعلّت تفاوت اساسی معنائی بین فارسی نو معاصر , فارسی میانه وعربی مدرن وعربی قدیم وعربی دوهزارسال قبل. . .
... [مشاهده متن کامل]
مجبور شدم ومیشم از چند کلمه که معنی مشترکی دارد تا لبس در کلام نشود واین امر چندثانیه طول میکشه.
سپاس از توجه شما دوست حقیقت گر. ( راست جوینده - طالب حقیقت را . . . )
Truth seeker
. . .
حالا بعضی ها از بی سوادی من وعدم تسلط به زبان فارسی وعدم ایرانی بودن و . . . تلقی کردند که . . .
لازم به إدامه گفتن وتوضیح نیست.
. . .
به "صرفاً" هم رجوع کنید.
چون در واقع معانی متفاوتی دارد ولکن بعلّت تفاوت اساسی معنائی بین فارسی نو معاصر , فارسی میانه وعربی مدرن وعربی قدیم وعربی دوهزارسال قبل. . .
... [مشاهده متن کامل]
مجبور شدم ومیشم از چند کلمه که معنی مشترکی دارد تا لبس در کلام نشود واین امر چندثانیه طول میکشه.
سپاس از توجه شما دوست حقیقت گر. ( راست جوینده - طالب حقیقت را . . . )
. . .
حالا بعضی ها از بی سوادی من وعدم تسلط به زبان فارسی وعدم ایرانی بودن و . . . تلقی کردند که . . .
لازم به إدامه گفتن وتوضیح نیست.
. . .
به "صرفاً" هم رجوع کنید.
حشو قبیح: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست:
میسه فرخش mise - farxaŝ ( اوستایی: میثه mişa ) و دری فرخش.
همانگویی.
میسه فرخش mise - farxaŝ ( اوستایی: میثه mişa ) و دری فرخش.
همانگویی.
حشو قبیح: یعنی به کار بردن مترادف یا مترادف های یک واژه پشت سر هم. مانند: علم و دانش که علم عربی و دانش پارسی است ولی هر دو به یک معنی است و مانند: گناه و معصیت، اتحاد و یکپارچگی، شور و شوق، سعی و تلاش، نظم و ترتیب، آرام و قرار، آزار و اذیت، رزق و روزی، کم و کاست، جا و مکان، بحث و گفتگو و. . .
... [مشاهده متن کامل]
گونه ی دوم حشو قبیح:
زیاده نویسی یا به کار بردن واژه هایی است که اگر برداشته شوند، آسیبی به معنی نمی رسد. مانند: تهیه گزارش از سطح شهر. در این جمله، اگر واژه ی سطح برداشته شود، آسیبی به معنی نمی رسد. و یا به کار بردن مورد. . . قرار به جای دادن یا کردن. مانند: مورد بررسی قرار داد. که بهتر است بنویسیم: بررسی کرد. یا مورد بررسی قرار گرفت. که بهتر بنویسیم: بررسی شد.
... [مشاهده متن کامل]
گونه ی دوم حشو قبیح:
زیاده نویسی یا به کار بردن واژه هایی است که اگر برداشته شوند، آسیبی به معنی نمی رسد. مانند: تهیه گزارش از سطح شهر. در این جمله، اگر واژه ی سطح برداشته شود، آسیبی به معنی نمی رسد. و یا به کار بردن مورد. . . قرار به جای دادن یا کردن. مانند: مورد بررسی قرار داد. که بهتر است بنویسیم: بررسی کرد. یا مورد بررسی قرار گرفت. که بهتر بنویسیم: بررسی شد.
این ترکیب، ترجمه ی واژه به واژه ی point de vue فرانسوی یا point of view انگلیسی است. گذشتگان نظرگاه به کار می بردند و امروزه بهتر که دیدگاه بنویسیم. علاوه بر آن، نقطه نظر حشو قبیح می باشد؛ زیرا اگر نقطه را ننویسیم، نظر به تنهایی معنی را می رساند. ( کتاب غلط ننویسم از ابوالحسن نجفی )