حشرگاهی

لغت نامه دهخدا

حشرگاهی. [ ح َ ] ( اِ مرکب ) صاحب بهار عجم آن را به معنی زنی که چند مرد با او نزدیک شوند، آورده و مثالی را که در آنندراج برای حشرگائی آمده برای آن آورده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس