حشرگائی

لغت نامه دهخدا

حشرگائی. [ ح َ ] ( حامص مرکب ) قحبه گی. صاحب آنندراج گوید: زنی که چند کس جمع شده او را بگایند. معنی ترکیبی آن گائیده لواحق و توابع است. وحشرگاهی بدین معنی غلط است. رجوع به آنندراج شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس