حسین یمنی

لغت نامه دهخدا

حسین یمنی. [ ح ُ س َ ن ِ ی َ م َ ] ( اِخ ) ابن قاسم بن محمدبن علی زیدی ملقب به شرف الدین فقیه اصولی. متولد 999 هَ. ق. 1590/ م. و متوفی در شهر ذمار 1050 هَ. ق. / 1640 م. اشعاری دارد. او راست : «آداب العلماء و المتعلمین » و «غایةالسئول » و جز آنها. ( معجم المؤلفین از خلاصةالاثر ص 104 ) ( هدیة العارفین ج 1 ص 322 ) ( ایضاح المکنون ) ( بروکلمان ج 2 ص 406 پیوست 1 ص 559 ).

حسین یمنی. [ ح ُ س َ ن ِ ی َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن محمد معروف به ابن اهدل و ملقب به بدرالدین. متوفی در 855 هَ. ق. او راست : الاشارة الوجیزه و مختصر روض الریاحین به نام مطرب السامعین و جز آنها. ( هدیة العارفین ج 1 ص 315 ).

حسین یمنی. [ ح ُ س َ ن ِ ی َ م َ ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان بن محمدبن عبداﷲ. قاضی جزیره بود و به دمشق سکونت گزید و در 676 هَ. ق. / 1277 م. زنده بود. او راست : المقترح فی المصطلح. ( معجم المؤلفین از بروکلمان پیوست ج 1 ص 509 ).

حسین یمنی. [ ح ُ س َ ن ِ ی َ م َ ] ( اِخ ) ابن علی زیدی شیعی. او راست : «الایضاح و البیان » و «قادحه زناد الفطن » که در1282 هَ. ق. / 1865 م. تألیف کرده است. ( هدیة العارفین ج 1 ص 329 ) ( ایضاح المکنون ) ( معجم المؤلفین ).

فرهنگ فارسی

ابن علی زیدی شیعی اوراست الایضاح و البیان و قادحه زناد الفطن

پیشنهاد کاربران

بپرس