حسین کرکی

لغت نامه دهخدا

حسین کرکی. [ ح ُ س َ ن ِ ک َ رَ ] ( اِخ ) ابن حیدربن قمر حسینی کرکی ملقب به عزالدین و مکنی به ابوعبداﷲ استاد محمدتقی مجلسی اول و معاصران وی و شاگرد شیخ بهائی بود. او راست : الاجازات و اشراق الحق و جز آنها. ( ذریعه ج 1 ص 125 و 183 و ج 10 ص 254 و ج 13 ص 81 ) ( روضات 185 ) ( نجوم السماء ص 25 ).

حسین کرکی. [ ح ُ س َ ن ِ ک َ رَ] ( اِخ ) ابن شهاب الدین بن حسین بن محمدبن حیدر حکیم ( 1011-1078 هَ. ق. ). صاحب امل الآمل او را یاد کرده است. او راست : ارجوزه در منطق و دیگری در نحو و حاشیه بر تفسیر بیضاوی و حاشیه بر مطول و شرح نهج البلاغه و الاسعاف و هدایة الابرار در اصول دین و کتابی در طب و دیوان شعر. و در هدیة العارفین ج 1 ص 427 مرگ وی را بغلط 1176 هَ. ق. نقل کرده است. ( ذریعه ج 9 ص 248 ).

فرهنگ فارسی

ابن حیدر بن قمر حسینی کرکی ملقب به عز الدین و مکنی بابوعبدالله استاد محمد تقی مجلسی اول و معاصران وی و شاگرد شیخ بهائی بود اوراست الاجازات و اشراق الحق

پیشنهاد کاربران

بپرس