حسین خان
لغت نامه دهخدا
حسین خان. [ ح ُ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار. واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری نجف آباد و سه هزارگزی خاور خراسان. ناحیه ای است تپه ماهور، سردسیر. دارای 160 تن سکنه میباشد. کردی و فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، لبنیات. اهالی به کشاورزی ، گله داری گذران میکنند. صنایع زنان : قالیچه ، گلیم ، جاجیم بافی است. راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
کهرازهی
کهرازهی سردار حسین خان کهرازهی فرزند حاجی درویش خان کهرازهی بوده است بزرگ ایل این قوم بود یا کهرازه نام یکی از طوایف بلوچ، ساکن در استان سیستان و بلوچستان ایران می باشد. قوم ( تیره ) کهرازهی از تیره های براهویی ایل ممسنی است؛ کهرازهی یکی از طوایف بزرگ استان سیستان و بلوچستان است که دلیل نامگذاری این طایفه به این نام به ریشه نسبی جد بزرگ این طایفه به نام { کیها بوده است} بر می گردد؛ که به صورت های گوناگونی از جمله کیها زهی، کهرازه، کهرایی و. . . گفته می شود که در کل و برای دیگر اقوام منطقه به نام کهرازهی شناخته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
کهرازهی سردار حسین خان کهرازهی فرزند حاجی درویش خان کهرازهی بوده است بزرگ ایل این قوم بود یا کهرازه نام یکی از طوایف بلوچ، ساکن در استان سیستان و بلوچستان ایران می باشد. قوم ( تیره ) کهرازهی از تیره های براهویی ایل ممسنی است؛ کهرازهی یکی از طوایف بزرگ استان سیستان و بلوچستان است که دلیل نامگذاری این طایفه به این نام به ریشه نسبی جد بزرگ این طایفه به نام { کیها بوده است} بر می گردد؛ که به صورت های گوناگونی از جمله کیها زهی، کهرازه، کهرایی و. . . گفته می شود که در کل و برای دیگر اقوام منطقه به نام کهرازهی شناخته شده است.
... [مشاهده متن کامل]