حسین حسنی

لغت نامه دهخدا

حسین حسنی. [ ح ُ س َ ن ِ ح َ س َ ] ( اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ علوی حسنی مکنی به ابوعلی. کتابی در ترجمه احوال پدرش سلطان محمد دارد. و به سال 1213 هَ. ق. / 1798 م. درگذشت. ( معجم المؤلفین از دلیل مؤرخ المغرب ).

حسین حسنی. [ ح ُ س َ ن ِ ح ُ ] ( اِخ ) رجوع به حسنی وزیر و حسین ادرمیدی شود.

حسین حسنی. [ ح ُ س َ ن ِ ح ُ ] ( اِخ ) ابن خلیل الکریدی حنفی مدرس. در قندیة به سال 1218 هَ. ق. درگذشت. او راست : حاشیه سراجیه و «اشراط الساعة» و جز آن. ( هدیة العارفین ج 1 ص 332 ).

حسین حسنی. [ ح ُ س َ ن ِ ح ُ ] ( اِخ ) ابن محمد کمور، ریاضی دان و داستان سرا بود. در قاهره مدرس مدرسه هندسه بود وتألیفاتی در ریاضی داشت و در 1303 هَ. ق. درگذشت.( معجم المطبوعات ) ( اعلام زرکلی ) ( معجم المؤلفین ).

فرهنگ فارسی

ابن محمد کمور ریاضی دان و داستان سرا بود و در قاهره مدرس مدرسه هندسه بود

پیشنهاد کاربران

بپرس