حسین سید عبدالطیف مشهور به حسین حزنی مکریانی و متخلص به داماو ( ۱۸۸۳–۱۹۴۳ ) روزنامه نگار و تاریخ نویس کرد است که در روستای اینچکه در سقز، کردستان متولد شده است. او برادر ناتنی عبدالرحمان لطیف اسماعیل مشهور به گیو موکریانی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
حزنی در روستای اینچکه در شهر سقز دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در این روستا و روستای بغده کندی سپری نمود. شجره نامه حزنی مکریانی عبارتست از: حسین فرزند عبدالطیف، فرزند شیخ اسماعیل، فرزند شیخ عیسی فرزند شیخ لطیف خزایی از طایفه پیر خزایی. وی دوران کودکی و نوجوانی را در روستاهای ئینچکه و بغده کندی و سپس شهرهای اطراف سپری کرد، پدرش را در کودکی از دست داد و مادرش ( که سلما نام داشت ) بعداً با شخص دیگری ازدواج کرد و به مهاباد مهاجرت کردند و صاحب فرزندی دیگر شد و او همان عبدالرحمان لطیف اسماعیل یا گیو مکریانی بود. از آغاز جوانی به مسایل کردشناسی و تحقیق دربارهٔ زبان و ادبیات کردی و روزنامه نگاری علاقه مند بود. برای ادامه تحصیل به عراق رفت و برای نخستین بار سال ۱۹۱۵ در حلب، چاپخانه کردستان را دایر کرد و شروع به انتشار تاریخ و ادب کردی کرد. پس از آن در سال ۱۹۲۵ به رواندوز می رود و در آنجا چاپخانه زاری کرمانجی را تأسیس می کند. سال ۱۹۴۳ به بغداد تبعید شد و تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد.
• ئاوڕێکی پاشه وه، ( نگاهی به گذشته ) در ۳ جلد، ۱۹۲۹ تا۱۹۳۰م
• مێژووی می رانی سۆران، ڕواندز ساڵی ۱۹۳۵م.
• مێرگهٔ دڵان
• مێژووی ناودارانی کورد، رواندز، ۱۹۳۴ م
• خونچهٔ به هارستان، چاپ حلب، ۱۹۲۵ م
• پێشکه وتن
• می رانی سۆران
• کوردستانی موکریان، روانداز ۱۹۳۸ م
• به کورتی هه ڵکه وتی دێریکی
• خونچهٔ بهارستان، چاپ حلب، ۱۹۲۵ م
• لاپه ڕه یه ک له دێریکی کوردستانی موکری
• مێژووی کورد و نادرشاه له خاکی ئیراندا، رواندز، ۱۹۳۴ م
... [مشاهده متن کامل]
حزنی در روستای اینچکه در شهر سقز دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در این روستا و روستای بغده کندی سپری نمود. شجره نامه حزنی مکریانی عبارتست از: حسین فرزند عبدالطیف، فرزند شیخ اسماعیل، فرزند شیخ عیسی فرزند شیخ لطیف خزایی از طایفه پیر خزایی. وی دوران کودکی و نوجوانی را در روستاهای ئینچکه و بغده کندی و سپس شهرهای اطراف سپری کرد، پدرش را در کودکی از دست داد و مادرش ( که سلما نام داشت ) بعداً با شخص دیگری ازدواج کرد و به مهاباد مهاجرت کردند و صاحب فرزندی دیگر شد و او همان عبدالرحمان لطیف اسماعیل یا گیو مکریانی بود. از آغاز جوانی به مسایل کردشناسی و تحقیق دربارهٔ زبان و ادبیات کردی و روزنامه نگاری علاقه مند بود. برای ادامه تحصیل به عراق رفت و برای نخستین بار سال ۱۹۱۵ در حلب، چاپخانه کردستان را دایر کرد و شروع به انتشار تاریخ و ادب کردی کرد. پس از آن در سال ۱۹۲۵ به رواندوز می رود و در آنجا چاپخانه زاری کرمانجی را تأسیس می کند. سال ۱۹۴۳ به بغداد تبعید شد و تا آخر عمر در آنجا زندگی کرد.
• ئاوڕێکی پاشه وه، ( نگاهی به گذشته ) در ۳ جلد، ۱۹۲۹ تا۱۹۳۰م
• مێژووی می رانی سۆران، ڕواندز ساڵی ۱۹۳۵م.
• مێرگهٔ دڵان
• مێژووی ناودارانی کورد، رواندز، ۱۹۳۴ م
• خونچهٔ به هارستان، چاپ حلب، ۱۹۲۵ م
• پێشکه وتن
• می رانی سۆران
• کوردستانی موکریان، روانداز ۱۹۳۸ م
• به کورتی هه ڵکه وتی دێریکی
• خونچهٔ بهارستان، چاپ حلب، ۱۹۲۵ م
• لاپه ڕه یه ک له دێریکی کوردستانی موکری
• مێژووی کورد و نادرشاه له خاکی ئیراندا، رواندز، ۱۹۳۴ م